فــــطرس

مکتوبٌ عَنْ یَمین الْعَرْشِ : إِنَّ الحُسین مِصْبَاحُ الهُدی وَ سفینةُ النَّجَاةِ

فــــطرس

مکتوبٌ عَنْ یَمین الْعَرْشِ : إِنَّ الحُسین مِصْبَاحُ الهُدی وَ سفینةُ النَّجَاةِ

بایگانی




بسم الله الرحمن الرحیم

#بخش_اول:از_مدینه_تا_مکه:در_پاسخ_ام_سلمه

متن سخن :
«یا اُمّاه وَاَنَا اَعْلَمُ اَنِّى مَقْتُولٌ مَذْبُوحٌ ظُلْماً وَعُدْواناً 
وَقَدْ شاءَ عَزَّوَجَلَّ اَنْ یَرى حَرَمِى وَرَهْطِى مُشَرَّدینَ وَاَطْفالى مَذْبُوحینَ مَاءْسُورِینَ مُقَیَّدینَ وَهُمْ یَسْتَغِیثُونَ فَلا یَجِدُونَ ناصِراً ...»1

ترجمه و توضیح :
بنابه نقل مرحوم  #راوندى و #بحرانى و محدثان دیگر هنگامى که  #ام_سلمه همسر #رسول خدا صلى اللّه علیه و آله ز حرکت  #حسین بن على علیهما السلام مطلع گردید به حضورش آمده و عرضه داشت :

"لا تحزنى بِخُروجِکَ اِلَى الْعِراقِ ...؛"

 با حرکت خود به سوى عراق مرا غمناک و محزون نگردان ؛ زیرا من از جدت رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده ام که مى فرمود فرزندم  #حسین در خاک  #عراق و در محلى به نام #کربلا کشته خواهد شد.


امام در پاسخ وى فرمود:"یا اُمّاه وَاَنَا اَعْلَمُ اَنَّى مَقْتُولٌ مَذْبُوحٌ ظُلْماً ...؛"

مادر! (فکر نکن که از این جریان تنها تو مطلع هستى ) خود من نیز بهتر از تو مى دانم که از راه  #ظلم و ستم و از راه عداوت و دشمنى کشته خواهم شد و سرم از تنم جدا خواهد گردید و خداوند بزرگ چنین خواسته است که حرم و #اهل_بیت من آواره و فرزندانم  #شهید و به زنجیر #اسارت کشیده شوند و صداى استغاثه آنان طنین انداز گردد ولى کمک و فریادرسى پیدا نکنند.

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.خرائج ، ص 26، مدینة المعاجز، ص 244.

با استفاده از کتاب : سخنان حسین بن علی (ع ) از مدینه تا کربلا_محمّد صادق نجمی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


ادامه خواهد داشت اگر خدا بخواهد

 

 

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۶
فطرس ..



بخش اول : از مدینه تا مکه : در پاسخ عمر اَطرف

متن سخن :
"حَدَّثَنى اَبى اَنَّ رَسُولَاللّه صلى الله علیه و آلهَخْبَرَهُ بِقَتْلِهِ وَقَتْلِى وَاَنَّ تُرْبَتَهُ تَکُونُ بِالْقُرْبِ مِنْ تُرْبَتِى اَتَظُنُّ اَنَّکَ عَلِمْتَ مالَمْ اَعْلَمْهُ؟ 
وَاللّه لا اُعْطى الدَّنِیَّةَ مِنْ نَفْسى اَبَداً 
وَلَتَلْقَیَنَّ فاطِمَةُ اَباها شاکِیَةً مالَقِیَتْ ذُرِّیَّتُها مِنْ اُمَّتِهِ وَلا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ اَحَدٌ اَذاها فى ذُرِّیَّتها" 1

ترجمه و توضیح لغات :
(( تُرْبت : خاکِ مَقْبره . دنِیَّت و دَنائَت :)) ذلت و حقارت .

ترجمه و توضیح :
پس از آنکه جریان مخالفت امام در موضوع بیعت و تصمیم وى به مبارزه و حرکت از مدینه منوره در میان افراد معروف و مخصوصا در میان خاندان و قوم و خویش آن حضرت معلوم گردید، چند تن از آنانکه از وظیفه مقام امامت و رهبرى بى اطلاع بودند و در اثر علاقه اى که به حفظ وجود امام علیه السلام داشتند به حضور آن حضرت رسیدند و سازش با یزید را به امام پیشنهاد نمودند!
یکى از این افراد "عمر اَطرف" فرزند امیرمؤ منان علیه السلام مى باشد که بنابه نقل"لهوف"، موضوع را در حضور برادرش حسین بن على علیهما السلام این چنین مطرح نمود:
برادر! برادرم حسن مجتبى از پدرم امیرمؤ منان علیه السلام بر من چنین نقل نموده است که تو را به قتل خواهند رسانید و من فکر مى کنم مخالفت تو با یزید بن معاویه منجر به کشته شدن تو گردد و آن خبر تحقق پذیرد ولى اگر با یزید بیعت کنى این خطر برطرف خواهد گردید و شما از کشته شدن مصون خواهید ماند!
امام در پاسخ وى فرمود:((حَدَّثَنى اَبى ...؛)) پدرم از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خبر کشته شدن خویش و همچنین خبر کشته شدن مرا براى من هم نقل نمود وپدرم در نقل خویش این جمله را نیز اضافه نمود که قبر من در نزدیکى قبر او قرار خواهد گرفت ، آیا گمان مى کنى چیزى را که تو مى دانى من از آن بى اطلاع هستم ؟ ولى به خدا قسم که من هیچگاه به زیر بار ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت مادرم فاطمه زهرا از ایذا و اذیتى که فرزندانش از امت جدّش دیده اند به جدّ خویش شکایت خواهد برد و کسى که با اذیت فرزندان فاطمه زهرا - سلام اللّه علیها - موجب رنجش و اذیت وى گردد داخل بهشت نخواهد گردید.
نتیجه :
امام علیه السلام در این گفتگو و در پاسخ برادرش نه تنها از کشته شدن خویش - که برادرش نیز از آن مطلع بود - سخن مى گوید بلکه از قسمتى از جزئیات این موضوع نیز که مستقیما از پدرش على علیه السلام و او از پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیده بود، خبر مى دهد و آن در نزدیک هم قرار گرفتن قبر او و قبر پدرش امیر مؤ منان علیه السلام است ، که قبر على علیه السلام در کوفه و قبر حسین علیه السلام در کربلاست .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.لهوف ، ص 23.

 با استفاده از کتاب : سخنان حسین بن علی (ع ) از مدینه تا کربلا_محمّد صادق نجمی

۰ نظر ۲۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۱
فطرس ..


بخش اول : از مدینه تا مکه : در کنار قبر رسول خدا(ص )


امام علیه السلام قبل از شروع حرکت #جهادی خویش بارها به زیارت جد بزرگوارش #رسول_خدا صلّى اللّه علیه و آله نایل گردیده است . البته تنها دو مورد از متن این زیارتها در کتب تاریخ نقل شده است .


ـ ـ ـ ـ ـ ـ

#زیارت_اول:

متن سخن :
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَا للّه 
اَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ فاطِمَةَ فَرْخُکَ وَابْنُ فَرْخَتِکَ وَسِبْطُکَ الَّذى خَلَّقْتَنِى فى اُمَّتِکَ
فَاشْهَدْ یانَبِىَّ اللّه اَنَّهُمْ خَذَلُونى وَلَمْ یَحْفَظُونى وَهذِهِ شَکْواىَ اِلَیْکَ حَتّى اَلْقاکَ »(6)


بنابه نقل #خطیب_خوارزمى همان شب که امام علیه السلام از مجلس #ولید خارج گردید به حرم #رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله وارد شد و در کنار قبر آن حضرت قرار گرفت و با این جملات به #زیارت آن حضرت پرداخت :
«السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَاللّه ...؛ 
درود بر تو اى #رسول خدا! من #حسین فرزند تو و فرزند زاده تو هستم . و من سبط و (فرزند شایسته تو هستم ) که براى #هدایت و #رهبرى امت ، مرا جانشین خود قرار داده اى ، اى  #پیامبر خدا! اینک آنها مرا تضعیف نموده و آن مقام معنوى مرا حفظ ننمودند و این است #شکایت من به پیشگاه تو تا به ملاقات تو بشتابم »


ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ


#زیارت_دوم:

متن سخن
«اَللّهُمَّ اِنَّ هذا قَبْرُ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صلّى اللّه علیه و آله 
وَاَنَا ابْنُ بِنْتِ نَبِیِّکَ وَقَدْ حَضَرنى مِنَ اْلا مْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ 
اَللّهُمَّ اِنِّى اُحِبُّ الْمَعْرُوفَ وَاُنْکِرُ الْمُنْکَرَ 
واءساءلُکَ یاذَاالْجَلالِ وَالاْ کْرامِ بِحَقِّ الْقَبْرِ وَمَنْ فِیهِ اِلاّ اخْتَرْتَ لى ما هُو لَکَ رِضىً وَلِرَسُولِکَ رِضىً»(7)


ترجمه و توضیح :
امام علیه السلام پس از تصمیم گیرى به حرکت ، شب دوم و براى دومین بار به #زیارت قبر #پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله نایل گردید و با این جملات ، بار دیگر به #زیارت جد بزرگوارش پرداخت :


«خدایا! این قبر #پیامبر تو #محمد صلى اللّه علیه و آله است و من فرزند دختر پیامبر تو و براى من پیشامدى رخ داده است که خود مى دانى . خدایا! من #معروف و #نیکى را دوست دارم و از بدى و #منکر بیزارم ، اى خداى #ذوالجلال و #کرامت بخش ! به احترام این قبر و کسى که در میان آن است از تو درخواست مى کنم راهى را در پیش روى من بگذارى که مورد #رضا و #خشنودى تو و مورد رضاى #پیامبر تو است .»


بنابه نقل #خوارزمى ، امام آن شب را تا صبح در کنار قبر پیامبر مشغول #عبادت و #مناجات با #پروردگار بود به طورى که در این مناجات ، گریه ها و آه و ناله هاى فرزند #على علیه السلام آن پارساى شب و قهرمان میدان نبرد،به گوش مى رسید و...

ـ ـ ـ ـ ـ ـ


#نتیجه :
در این دو #زیارت ، امام علیه السلام مسیر خود را ترسیم نموده و به اهمیت حرکت خویش اشاره مى کند و به طورى که دیدیم در زیارت اول در ضمن #گلایه و شکوه از سردمداران #بنى_امیه در یک جمله کوتاه آمادگى خویش را براى #شهادت اعلام مى کند و مى گوید:" این شکایت من است به پیشگاه تو تا به حضورت بشتابم ."


و در #زیارت دوم سخن از پیشامد مهمى است که بر وى رخ داده است ، پیشامدى که از دید پسر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله مهم است نه از دید یک فرد عادى .
و سخن از این است که فرزند #على بن ابى طالب علیه السلام حبّ و ولع شدید به نیکیها دارد و از #منکرات متنفر و بیزار است و مقتضاى این حبّ و نفرت و بیزارى که مورد رضاى خدا و رسول هم مى باشد آماده بودن براى پذیرش هر آنچه مى تواند در تحکیم معروف و انهدام پایه هاى منکرات مؤ ثر باشد حتى بذل جان و #ایثار خون .


ــــــــــــــــــــــ

6. مقتل خوارزمى ، ج 1، ص 186. مقتل عوالم ، ص 54.

7.همان مدرک .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با استفاده از کتاب : سخنان حسین بن علی (ع ) از مدینه تا کربلا_محمّد صادق نجمی


ادامه دارد اگر خدا بخواهد...



 

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۴
فطرس ..



#بخش_اول : #از_مدینه_تا_مکه :

#در_پاسخ_مروان_بن_حکم

 

متن سخن :
«اِنَا للّهِ وَاَنّا اِلَیْهِ راجِعُون وَعَلَى اْلا سْلامِ السَلامُ اِذا بُلِیَتِ اْلاُمَّةُ بِراعٍ مِثْل یَزیدَ وَلَقَدْ سَمِعْتُ جَدِّى رَسُولَاللّه صلّى اللّه علیه و آله یَقُولُ:
اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى الِ ابى سُفْیان 
فَاِذا رَاَیْتُمْ مَعاوِیَة عَلى مِنْبَرِى فَابْقَرُوا بَطْنَهُ وَقَدرَآهُ اَهْلُ الْمَدِینَة عَلَى الْمِنْبرِ فَلَمْ یَبْقَرُوا فَابْتَلاهُمُاللّه بِیَزِیدَ الْفاسِقِ»(1)

ـ ـ ـ ـ ـ ـ

ترجمه و توضیح :
بنابه نقل صاحب #لهوف و مورخان دیگر، صبح همان شب که #حسین بن على علیهما السلام در بیرون منزل ، #مروان بن حکم را دید، مروان عرضه داشت : یا  #اباعبداللّه ! من #خیرخواه تو هستم و پیشنهادى به تو دارم که اگر قبول کنى به خیر و #صلاح شماست .

امام علیه السلام فرمود: پیشنهاد تو چیست ؟ عرضه داشت : همانگونه که دیشب در مجلس #ولید بن عتبه مطرح گردید شما با #یزید #بیعت کنید که این کار به نفع #دین و #دنیا ى شما است .

امام علیه السلام در پاسخ وى فرمود:   «اِنَا للّهِِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُون وَعَلَى اْلا سْلام السَلامُ اِذا بُلِیَتِ اْلاُمَّةُ بِراعٍ مِثْلِ یَزیدَ ...» .


«اینک باید فاتحه #اسلام را خواند که #مسلمانان به فرمانروایى مانند #یزید گرفتار شده اند. آرى من از جدم #رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که مى فرمود: #خلافت بر خاندان #ابوسفیان #حرام است و اگر روزى معاویه را بر بالاى منبر من دیدید بکشید، ولى مردم #مدینه او را بر منبر پیامبر دیدند و نکشتند واینک خداوند آنان را به یزید فاسق (و بدتر از معاویه ) مبتلا و گرفتار نموده است »

 

ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ

 

#دو_نقش_متمایز_در_مبارزه_ائمه (ع )

 

از این فراز از سخن #حسین بن على علیهما السلام معلوم مى گردد، آن حضرت از #مدینه و از روزهاى اول حکومت #یزید موضع خویش را در مقابل حکومت وى که عبارت از #مبارزه و #مقاومت_مثبت است ، مشخص و با #صراحت کامل بیان نموده و تا آخر نیز همین موضع را ادامه داده است . ولى مناسب است در اینجا به یک موضوع کلى و اساسى در مورد نقش ‍ متمایز و مختلف ائمه هدى علیهما السلام در مقابله و مبارزه با جباران و ستمگران ، توجه نماییم و آن این که :


#مقاومت در برابر #ستم و #فساد و #مبارزه با حکومتهاى باطل اختصاص به #حسین بن على علیهما السلام ندارد بلکه همه ائمه هدى و پیشوایان که  نیروى حفاظت و پاسدارى #اسلام هستند، در عصر خود چنین مقاومت و مبارزه اى را داشته و آن را رهبرى مى کردند، منتها این پیشوایان در مقابله و رویارویى با مخالفان خود که اسلام را ملعبه خویش قرار داده بودند، نسبت به شرایط و اوضاع ، دو نقش متمایز و مختلف ایفا مى نمودند؛ نقش ‍ #مبارزه_مثبت و نقش  #مبارزه_منفى .


#اول_مبارزه_منفی:


در مواردى که شرایط حاکم بر اجتماع به گونه اى بوده که مبارزه و رویارویى با نیروى منسجم و حساب شده دشمن از طرفى موجب شکست قطعى و از بین رفتن نیروها مى گردید و از طرف دیگر، در اثر همین جو حاکم هیچ ن#فعى ولو در دراز مدت براى #اسلام نداشت و بلکه منجر به تثبیت و تحکیم قدرت و سلطه همه جانبه دشمن مى گردید در این شرایط ائمه هدى علیهما السلام به جاى مبارزه مثبت ، نقش مبارزه و مقاومت منفى را ایفاء مى کردند یعنى در عین اینکه از اقدام #انقلابى و مبارزه با #شمشیر، خوددارى مى نمودند #عملاً با دستگاههاى جبار در نبرد و مبارزه پیگیر بودند و همین مبارزه ها بود که به فشار و سلب آزادى و به زندانى و مسموم شدن و بالا خره به #شهادت آنان منجر مى گردید.


از مظاهر و نمودهاى مقاومت منفى پیشوایان ما، تحریم و قدغن نمودن هر نوع وابستگى و گرایش و همکارى با دستگاه خلافت بود که حتى طرح شکایت و دادخواهى از محاکم قضایى و حقوقى وابسته به دستگاه خلافت از سوى ائمه علیهما السلام تحریم شده بود.


و از نمونه ها و شواهد این نوع مبارزه ، گفتگویى است که حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام با صفوان جمال که شترهاى خود را به درباریان هارون الرشید دیکتاتور مقتدر تاریخ - آن هم براى سفر حج - کرایه داده بود، مى باشد که آن حضرت ، #صفوان  را از این عمل شدیدا #نهى نمود و او نیز طبق دستور امام علیه السلام تا آنجا پیش رفت که قبل از وقت ، همه شترهاى خود را یکجا فروخت . البته این موضوع از نظر  #هارون مخفى نبود و لذا صفوان  را احضار و او را تهدید به قتل نمود(2)
نقش  #مبارزه_منفى علاوه بر این که موجب تضعیف قدرت حکومت مى شد و تعدادى از عناصر و مهره ها از همکارى با دستگاه خلافت امتناع مى ورزیدند، خود سندى بود بر ضد رژیم و نامشروع بودن تصدى حکومت رانشان مى داد و در واقع موضعگیرى منفى ائمه هدى علیهما السلام مایه آگاهى توده ها نسبت به ماهیت خلفا و مقدمه اى براى مقاومتها و مبارزه هاى مثبت در آینده بود.


#دوم_مبارزه_مثبت:


و اما در مواردى که  #مبارزه_مثبت طبق شرایط و اوضاع ولو در درازمدت مفید و ثمربخش بود، ائمه هدى علیهما السلام قدم به میدان مبارزه گذاشته نه سکوت بلکه حتى مقاومت منفى را نیز در مقابل حکام جنایتکار، بزرگترین گناه به قول امیرمؤ منان علیه السلام  "کُفْرٌ بِما اَنْزَلَاللّهُ" تلقى مى نمودند.


و بارزترین شکل هر دو نوع مبارزه در روش و عملکرد #حسین بن على علیهما السلام ظاهر گردید؛ زیرا آن حضرت در دوران دهساله از سال پنجاه تا سال شصت (فاصله شهادت حضرت #امام_حسن_مجتبى علیه السلام و هلاکت #معاویه ) مانند بعضى از امامان طبق شرایط و اوضاع ، همان روش #مقاومت_منفى را در پیش گرفت ولى پس از هلاکت معاویه که شرایط براى مبارزه مثبت به وجود آمد آن حضرت نیز بدون کوچکترین تاءمل و با وجود مخالفت شدید همه دوستان و اقوام خویش ، این  #مبارزه را آغاز و در مقابله با یزید موضع مثبت و #انقلابى خویش را آشکار کرد و با یارانى اندک و بى وفایى مردم و تزلزل و ترس توده ها که امام به همه اینها آگاهى داشت ، راهى را انتخاب کرد که فرجامش #شهادت بود و در این راه گرچه پیکرش ‍ هدف تیرها و نیزه ها و شمشیرها قرار گرفت و تنش لگدمال سم اسبها شد ولى شرایط طورى نبود که این خون پاک به هدر برود و دستگاه تبلیغاتى #بنى_امیه با تلاش فراوان که داشت بتواند آن را لوث کند.
ولى آیا انتخاب این روش براى حسین بن على علیهما السلام در دوران معاویه و با شرایط آن زمان نیز وفق مى داد؟ و اگر چنین بود برخورد او با معاویه نیز مانند پدرش امیرمؤ منان علیه السلام به صورت مبارزه و مقاومت مثبت بود نه به صورت مبارزه منفى .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. لهوف ، ص 20. مثیرالاحزان ، ص 10. مقتل عوالم ، ص 53. مقتل خوارزمى ، ج 1، ص 185.
2. مکاسب شیخ انصارى ، فصل حرمت معاونت به ظالمان .

ــــــــــــــــــــ

با استفاده از کتاب سخنان حسین بن علی (ع ) از مدینه تا کربلا_محمّد صادق نجمی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ادامه دارد اگر خدا بخواهد ...

 

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۱
فطرس ..


بسم الرب الحسین


 « قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»

«بگو: آیا آنهایی که می دانند با آنهایی که نمی دانند برابرند ؟ تنها خردمندان پند می پذیرند»


رهبر انقلاب:

"میگویند چرا با  #مذاکره با #آمریکا مخالفت میکنید در حالیکه امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با عمرسعد #مذاکره کرد/ امیرالمومنین و امام حسین در حرف زدن با زبیر و ابن‌سعد به آنها نهیب زدند و آنها را نصیحت کردند؛ بحث #مذاکره به معنای امروزی نبود/ #مذاکره به معنای امروزی یعنی #معامله و یک چیزی بگیر و یک چیزی بده/ آیا امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با ابن‌سعد #معامله کرد؟ آیا تاریخ را اینگونه میفهمید و زندگی ائمه را اینگونه تحلیل میکنید؟"

۱۳۹۴/۷/۱۵

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

سلام 

  • با توجه به اتفاقات اخیر و داستان #مذاکره و رسیدن به توسعه اقتصادی و دست پیدا کردن به جایگاه بین المللی از باب #مذاکره با #شیطان و تذکراتی که بزرگان نظام و خصوصا رهبری در باره نتایح این #مذاکره و بدهکار نبودن گوش جماعت تدبیر و امیدی به این هشدارها ...


  • و با توجه به این مطلب که جماعت تدبیر و امید بسته به #شیطان بزرگ، برای توجیه اعمال خودشون به آب و آتش می زنند و حتی به تحریف تاریخ می پردازند تا جایی که به از #کربلا درس #مذاکره می گیرند و از علی ابن ابی طالب علیه السلام درس #سازش می آموزند ...


  • و با توجه به اشاره صریح رهبری به این موضوع 


  • و با توجه به اینکه نزدیک ماه #محرم هستیم


  • و با توجه به اهمیت بالای این موضوع ؛ تصمیم گرفتم که ان شاءالله از امروز به سخنانی که امام حسین علیه السلام از #مدینه تا #کربلا در منازل مختلف و موقعیت های متعدد فرمودند بپردازیم ...


  • هر چه بیشتر در این سخنان ارزشمند سیر می کنم بیشتر به جاری بودن  " #هیهات_من_الذله"  در بند بند این کلمات پی می برم . حالا جماعت، از کجای این بیانات درس #مذاکره و #مصالحه با #ظلم رو درک کردند من موندم!!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

#بخش_اول_از_مدینه_تا_مکه :


#خطاب_به_امیر_مدینه: 


متن سخن :


«اَیُّهَا اْلاَ میرُ اِنّا اَهْلُبَیْتِ النُّبُوَّةِ 

وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفُ الْمَلائکَةِ 

وَمَهْبَطُ الرَّحْمَةِ بِنافَتَحَاللّه وبِنا یَخْتِمُ.

وَیَزیدُ رَجُلٌ شارِِبُ الْخَمْرِ وَقاتِلُ النَّفْسِ الْمُحْتَرَمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَمِثْلی لایُبایِعُ مِثْلَهُ وَلکِنْ نُصْبِحُ وَتُصْبِحُونَ 

وَنَنْظُرُ وَتَنْظُرُونَ اَیُّنا اَحَقُّ بِالْخِلافَةِ وَالْبَیْعَةِ»


ترجمه و توضیح :


با مرگ #معاویه در نیمه ماه رجب سال 60 هجری یزید پسر وی به خلافت رسید و بلافاصله طی نامه هایی که به استانداران و فرمانداران در نقاط مختلف نوشت مرگ معاویه و جانشینی خویش را که از دوران پدرش پیش بینی و از مردم برای او بیعت گرفته شده بود(2)، به اطلاع آنان رسانید و در ضمن ابقای هریک از آنان در پست خویش ، دستور گرفتن #بیعت مجدد از مردم را به آنها صادر نمود و نامه ای نیز به #ولید_بن_عتبه که از طرف معاویه مقام #استانداری #مدینه رادر اختیار داشت به همان مضمون نوشت ، ولی درنامه کوچک دیگری نیز که به همراه همان نامه به وی ارسال داشت در #بیعت گرفتن از سه شخصیت معروف که در دوران معاویه حاضر به بیعت با یزید نشده بودند،تاکید نمود که «خُذِالْحُسَیْنَ وَعَبْدَاللّهِ بْنَ عُمَر وَعَبْدَاللّه بْنَ زُبَیْر اَخْذاً شَدِیداً لَیْسَتْ فیهِ رُخْصَةٌ حَتّی یُبایِعُوا وَالسَّلامُ»

«در بیعت گرفتن از #حسین و عبداللّه بن عمر و عبداللّه بن زبیر شدت عمل به خرج بده و در این رابطه هیچ رخصت و فرصتی به آنان مده »


ولید بن عتبه با رسیدن نامه در اول شب ، #مروان_بن_حکم استاندار سابق #معاویه را خواست و با وی درباره نامه و فرمان #یزید مشاوره نمود و او پیشنهاد کرد که هرچه زودتر این چند نفر را به مجلس خود دعوت کن و تا خبر مرگ معاویه در شهر منتشر نشده است از آنان برای #یزید بیعت بگیر.


#ولید در همین ساعت ماءمور فرستاد تا این عده را برای طرح یک موضوع مهم و حساس به پیش خود دعوت نماید.

هنگامی که پیک ولید، پیغام او را به #امام علیه السلام و #ابن_زبیر ابلاغ نمود آن دو با هم در مسجد پیامبر نشسته و به گفتگو مشغول بودند  ابن زبیر از این دعوت بی موقع و شبانه به هراس افتاد ولی امام قبل از ملاقات با ولید، موضوع را به ابن زبیر توضیح داد و چنین فرمود:


«اَری اَنَّ طاغِیَتَهُمْ قَدْ هَلَکَ؛»

«من فکر می کنم ، طاغوت بنی امیّه (معاویة بن ابی سفیان ) به هلاکت رسیده و منظور از این دعوت ، بیعت گرفتن برای پسر اوست.» 


و بنابر نقل کتاب  #مثیرالاحزان ، امام علیه السلام در تاءیید نظریه خویش اضافه نمود: زیرا من در خواب دیدم که شعله های آتش از خانه معاویه بلند است و منبرش سرنگون گردیده است .


آنگاه امام علیه السلام به سی تن ازیاران و نزدیکترین افراد خاندانش دستور داد که خود را #مسلح کرده و به همراه آن حضرت حرکت نمایند و در بیرون مجلس آماده باشند که در صورت لزوم از آن حضرت دفاع کنند.


و همان طور که امام علیه السلام پیش بینی می فرمود، ولید در ضمن این که مرگ معاویه را به اطلاع آن حضرت رسانید، موضوع #بیعت  #یزید را مطرح نمود.


امام در پاسخ وی فرمود: شخصیتی مانند من نباید مخفیانه بیعت کند و تو نیز نباید به چنین بیعتی راضی باشی و چون همه مردم مدینه را برای تجدید بیعت دعوت می کنی ما نیز در صورت تصمیم در آن مجلس و به همراه و هماهنگ با سایر مسلمانان بیعت می کنیم ؛ یعنی این بیعت نه برای رضای خدا بلکه برای جلب توجه مردم است که در صورت وقوع باید علنی باشد نه مخفیانه .


ولید گفتار امام را پذیرفت و در بیعت گرفتن در آن موقع شب اصراری از خود نشان نداد.


امام علیه السلام چون خواست از مجلس خارج گردد، #مروان_بن_حکم نیز که در آن مجلس حضور داشت ، با ایماء و اشاره این نکته را به ولید تفهیم نمود که اگر نتوانی در این موقع شب و مجلس خلوت از #حسین بیعت بگیری دیگر نخواهی توانست او را وادار به بیعت کنی مگر خونهای زیادی بر زمین بریزد، پس چه بهتر که او را در این مجلس نگهداری تا بیعت کند و یا طبق دستور یزید گردنش را بزنی .


امام علیه السلام با مشاهده این عکس العمل از مروان ، او را مورد خطاب قرار داد و چنین فرمود:

«یَابْنَ الزَّرْقاءِ اَنْتَ تَقْتُلُنی اَمْ هُوَ کَذِبْتَ وَاَثِمْتَ؟؛

پسر زرقا(3)! تو مرا می کشی یا ولید، دروغ می گویی و گناه می کنی ؟»


آنگاه خود ولید را مورد خطاب قرار داد و چنین فرمود:

«اَیُّهَاالا مِیرُ اِنّا اَهْلُبَیْتِ النُبُوَّةِ ...؛ 

ای امیر! ماییم  #خاندان_نبوت و  #معدن_رسالت ، خاندان ما است که محل آمد و رفت #فرشتگان و محل نزول رحمت خداست ، خداوند #اسلام را از خاندان ما شروع و افتتاح نموده و تا آخر نیز همگام با ما خاندان به پیش خواهد برد. اما #یزید، این مردی که تو از من توقع #بیعت با او را داری مردی است #شرابخوار که دستش به خون افراد بی گناه آلوده گردیده ، اوشخصی است که حریم دستورات الهی را درهم شکسته و علنا و در مقابل چشم مردم مرتکب فسق و فجور می گردد. آیا رواست شخصیتی همچون من باآن سوابق درخشان و اصالت خانوادگی ، با چنین #مرد_فاسد #بیعت کند و باید در این زمینه شما و ما آینده را در نظر بگیریم و خواهید دید که کدامیک از ما سزاوار و لایق خلافت و رهبری امت اسلامی و شایسته #بیعت مردم است .


با سروصدایی که در مجلس ولید پدید آمد و با #سخن_درشتی که امام علیه السلام مروان را مورد خطاب قرار داد، همراهان امام احساس خطر نموده و گروهی از آنان وارد مجلس گردیدند و پس ازاین گفتگو که امید ولید را نسبت به بیعت کردن امام و هرگونه سازش در مورد پیشنهاد وی به یاءس و ناامیدی مبدل می کرد، امام علیه السلام مجلس را ترک نمود.

ــــــــــــ

1- طبری ، ج 7، ص 216 - 218. ابن اثیر، ج 3، ص 263 و 264. ارشاد مفید، ص 200. مثیرالا حزان ، ص 10. مقتل خوارزمی ، ص 182. لهوف ، ص 19.

2- جریان بیعت گرفتن برای یزید که به وسیله معاویه انجام گرفت و از بزرگترین جنایات تاریخ اسلام است ، در جلد 10 کتاب پرارج ((الغدیر)) مشروحا آمده است .

3- ((زرقا)) مادر بزرگ مروان است که از زنان بدنام دوران خویش بود.


با استفاده از کتاب سخنان حسین بن علی (ع ) از مدینه تا کربلا_محمّد صادق نجمی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ادامه دارد... اگر خدا بخواهد...

۰ نظر ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۱:۳۰
فطرس ..
۱ نظر ۲۹ آذر ۹۳ ، ۲۱:۵۴
فطرس ..




ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قسمت هشتم از کلیپ صوتی حماسه خون ،
 ساخته شده از سخنرانی بسیار دلنشین حجت الاسلام سید حسین مومنی ،
محرم93 ،روز هشتم ،مهدیه امام حسن مجتبی ؛تهران.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کمکم کن تو را بغل گیرم

پدرت آمده ، ولی پسرم

زانوانم رمق ندارد تا

بدنت را به خیمه ها ببرم


بسمل من که پرپرت کردند

دیده وا کن ببین پر آوردم

آنقدر ناله ها زدم آخر

نیزه از پهلویت در آوردم


چه بلایی سر تو آمده است

که ترک روی استخوان داری

سد راه گلوی تو شده است

لخته خونی که در دهان داری

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

التماس دعا




۰ نظر ۰۱ آذر ۹۳ ، ۱۴:۲۴
فطرس ..



بسم الرب الحسین


به تازگی این کتاب رو شروع به خوندن کردم و باید بگم برام بسیار جذاب بود و در شرایطی که هیچ میلی به مطالعه ندارم منو مجذوب خودش کرد.

خواستم شرط معرفت رو به جا اورده باشم و شما رو هم با این کتاب عزیز آشنا کنم ...

..........................................



۱ نظر ۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۳
فطرس ..



دریافت


السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء 



اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ

سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کند و فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام کشته گانت نگرفتى



اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ

سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز



یا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ

اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام



و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ

و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى را بر شما خاندان


 

 وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها

و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود


 

 و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ

و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند و خدا لعنت کند آنانکه تهیه اسباب کردند براى کشندگان شما تا آنها توانستند با شما بجنگند

 


بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیاَّئِهِم

بیزارى جویم بسوى خدا و بسوى شما از ایشان و از پیروان و دنبال روندگانشان و دوستانشان



 

۰ نظر ۲۸ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۳
فطرس ..



 

دریافت



یـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاحســــــــــــــــــــین علیه السلام...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِی الدُّهُورُ ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ ،

اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهی مراازیاریِ تو بازداشت،

وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَک َ مُحارِباً، وَ لِمَنْ نَصَبَ لَک َ الْعَداوَةَ مُناصِباً،

ونبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با کسانیکه با تو دشمنی کردند خصومت نمایم،

فَلاََ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ،

(درعوض) صبح وشام برتومویِه میکنم، و به جای اشک برای توخون گریه میکنم،

حَسْرَةً عَلَیْک َ ، وَ تَأَسُّفاً عَلی ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً ،

از روی حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبت هائی که برتو واردشد،

حَتّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ ،

تا جائی که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم،


بخشی از زیارت ناحیه مقدسه...


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



کلیپ صوتی ساخته شده از سخنرانی بسیار دلنشین حجت السلام سید حسین مومنی...محرم 93 - روزهشتم - مهدیه امام حسن مجتبی علیه السلام.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


التماس دعا...





 
۰ نظر ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۶:۰۶
فطرس ..





قسمت پنجم از کلیپهای صوتی دنباله دار حماسه خون...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ساخته شده از سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی .محرم 93. شب هشتم. مسجد ارک.



۰ نظر ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۵۲
فطرس ..







 

دریافت

 

 

 زینب سلام الله علیها...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



زینب و مجلس اغیار..... کجایی عباس...

ازدحام سر بازار کجایی عباس....

سنگ ها از سر بام و.... سر زینب خونین...

او زده تکیه به دیوار کجایی عباس....

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کلیپ صوتی از سخنان بسیار دلنشین حجت الاسلام سید حسین مومنی .محرم 93 . روز چهارم .مهدیه امام حسن مجتبی علیه االسلام.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
التماس دعــــــا
 

۱ نظر ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۵:۳۹
فطرس ..




 

دریافت



ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‌ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‌ ـ ـ ـ ـ ـ ـ‌


قمر هاشمیونم که جفا تارم کرد ...

این امان نامه مرا خجلت سرشارم کرد...

بعد یک عمر که در خانه زهرا بودم ...

شرم فامیل بد امروز گرفتارم کرد...


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از سخنرانی های بسیار دلنشین حجت الاسلام سید حسین مومنی؛ صبح تاسوعا ؛مهدیه امام حسن مجتبی علیه السلام.





 
۰ نظر ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۱
فطرس ..









دریافت



ــــ‌ ــــ ــــ ــــ ــــ ــــ ــــ ــــ ــــ ـــ

قسمت دوم از کلیپهای دنباله دار حماسه خون ...

ــــ ــــ ــــ ــــ‌ ــــ ــــ ــــ ــــ ــــ ـــ

از سخنرانی های بسیار دلنشین حجت الاسلام سید حسین مومنی؛ صبح تاسوعا ؛مهدیه امام حسن مجتبی علیه السلام.

توصیه می کنم حتما گوش کنید.







۰ نظر ۲۷ آبان ۹۳ ، ۱۴:۲۱
فطرس ..

 

 

 

دریافت

 

 

ای مشک، تو لااقل وفاداری کن

من دست ندارم، تو مرا یاری کن‏

من وعده‏ی آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن‏

ای مشک، نگاه کن به بالای سرم
زهرا است نشسته آبروداری کن‏

ای مشک، مریز آبرویم
بر باد مده تو آرزویم‏

ای مشک، اگر چه عرصه تنگ است
بی‏آب روم به خیمه ننگ است‏

سیراب ز آب خوشگواری
اما ز حرم خبر نداری‏

افلاک سبو گرفته سویم
بر خاک مریز آبرویم‏

آندم که سکینه مشک آورد
با دیده‏ی پر ز اشک آورد

تا دیده‏ی من به دیده‏اش دوخت
از آتش آه هستی‏ام سوخت‏

افسوس که من گناه کردم
بر آب روان نگاه کردم‏

هر چند که آب را نخوردم
کف در خنکای آب بردم‏

این دست ز تن بریده بادا
از حدقه برون دو دیده بادا

کفاره ‏ی لمس آب، این است
خوش باش که عاشقی همین است‏




ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

حماسه خون یک سری کلیپ دنباله دار هست به مناسبت ماه محرم ...از سخنرانی های بسیار دلنشین حجت الاسلام سید حسین مومنی ... محرم 93


توصیه می کنم حتما حتما گوش بدید...

................................


اگر دلتون شکست و اشک از چشمانتون جاری شد ...برام دعا کنید ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

۰ نظر ۲۱ آبان ۹۳ ، ۲۲:۲۷
فطرس ..